گنج حضور اصفهان

دریچه ای رو به هم اکنون

گنج حضور اصفهان

دریچه ای رو به هم اکنون

گنج حضور اصفهان

۱۷ مطلب با موضوع «مطالب گذشته» ثبت شده است

۲۳
خرداد

کانال تلگرام گنج حضور اصفهان

برای عضویت روی لینک زیر کلیک کنید و سپس join را بزنید :

telegram.me/iganjehozoor

  • مولانا (رومی)
۰۹
فروردين

" اگر بُعد معنوی فراموش شود، وضعیت آدمی به بحران کشیده می شود ".
‏همه ما، بحران چهل سالگی را دیده ایم. بحران میانسالی، بحران معنوی است. کدامیک از شما بین چهل تا پنجاه سالگی طوفان این بحران را تجربه نکرده اید :
‏فایده این همه رنج و آنچه که بدست آورده ام چیست؟
‏همه چیز دارم اما چرا ناراحت و ناراضی و مضطربم؟
‏فایده این زندگی چیست؟ سی سال از  زندگی ام را تلف کرد، اشتباه کردم با او ادامه دادم !
‏فکر کردم با بزرگتر شدن بچه ها راحت تر می شوم و به خوشبختی می رسم، اینها هم بزرگ شده و رفتند، فایده اینکار چه بود؟
‏برای چه به این دنیا آمدم؟ ...
"‏این حالت ها، بحران معنوی ست ".
بعضی خیلی به جسم شان می پردازند. (البته خیلی خوب است که آدم جسمش را خوب نگه دارد، ورزش کند، تغذیه درست داشته باشد) اما این عده فقط به جسم و غذا و خواب وکار و پول می پردازند.
‏در حالیکه بعد معنوی، مهمترین بعد ماست .

  • مولانا (رومی)
۱۹
اسفند

آدرس کانال تلگرام گنج حضور اصفهان:


telegram.me/iganjehozoor


  • مولانا (رومی)
۱۹
اسفند

یک چند چو یوسف به بن چاه نشستیم

زان سر رَسَن آمد، به سر چاه رسیدیم

ما میتونستیم به چاه ذهن نیفتیم و یا فورا (پس از 9 سال) از آن بیرون بیاییم اما اکثرا در این چاه افتاده ایم.

یوسف رمز زیبایی و خدائیت ماست و یعقوب سنبل خداست و برادران یوسف سنبل تمامی مردم با من ذهنی هستند که از روی حسد می خواهند یوسف را در چاه انداخته و با ذهن هم هویت کنند. از لحظه تولد کودک، تمامی افراد جامعه نظیر پدر، مادر، خواهر، برادر، دوست، معلم و غیره میخواهند او را با مفاهیم و باورهای ذهنی هم هویت کنند مثلا می گویند این باور حقیقت است و به آن بچسب. قرار این بود که یوسف نصفه روزی به بازی رفته و برگردد اما برادرانش او را در چاه ذهن انداخته و مدتها طول کشید تا به خانه بازگردد. این داستان به ما می گوید که نباید حسود باشیم و نباید زندگی جاری در این لحظه را هم هویت کنیم با چیزهایی که بلد هستیم چون ما بلد نیستیم. اگر کسی با من ذهنی تصور می کند کودکی که آتشفشان معناست، نمی داند بلکه او که مسن تر است می داند، غلط می اندیشد. زیرا کودک تازه از پیش خدا آمده و بیشتر از ما میداند. به کودک خود چنان باید احترام بگذارید که انگار رئیس جمهور آمریکا هم اکنون به منزل شما آمده و حتی صدها بار بیش از آن احترام بگذارید. اما متاسفانه اکثر ما با روش غلط می خواهیم باورهای خود را به کودکمان بقبولانیم و او را در چاه ذهن اندازیم.


#پرویز_شهبازی

📢 #برنامه_شماره_595_گنج_حضور


@ganjehozourchannel

  • مولانا (رومی)
۱۵
اسفند

غیر عشقت راه بین جستیم، نیست

جز نشانت همنشین جستیم، نیست

ما ابتدا به عنوان هوشیاری وارد این جهان می شویم و در ذهن به چیزها می چسبیم. خود هوشیاری ما را از این جهان جدا می کند و در نتیجه با او حس یکی بودن می کنیم. این همان زمانی است که ما در مقابل اتفاقات مقاومت صفر داریم و تسلیم هستیم. از جهان چیزی نمی خواهیم و از فضای نقص من ذهنی به جهان نگاه نمی کنیم. فرض کنید شما به شکل مراقبه ای به جهان نگاه می کنید. در این حالت قضاوت نمی کنید و فقط مشاهده گر هستید. شما به شکل یک هوشیاری به جهان نگاه می کنید و از جهان زندگی و خوشبختی نمی خواهید. فکرهای خود را می بینید و واکنش نشان نمی دهید. هوشیاری حضور که اصل شما و همان خداست، به جهان می نگرد و این همان عشق است که راه بین است. می گوید ما در جهان جستجو کردیم و جز تو در جهان راه بین نیست. نشان تو فقط زنده بودن است. وقتی تو می آیی و من با تو یکی می شوم و شور در من ایجاد می شود، زنده می شوم. غیر از نشان تو ما به دنبال همنشین دیگری در جهان بودیم، اما نیافتیم.


#پرویز_شهبازی

📢 #برنامه_شماره_543_گنج_حضور


@ganjehozourchannel

  • مولانا (رومی)
۱۱
اسفند

خامش کنم از غیرت زیرا ز نبات تو
ابر شکرافشانم جز قند نمی‌بارم

در آبم و در خاکم در آتش و در بادم
این چار بگرد من اما نه از این چارم

ما از جنسِ هشیاری هستیم. چهار بُعدِی که مولانا، بصورتِ آب، خاک، آتش و باد، بیان می‌کند، به گِردِ ما می‌گردند. جسمِ شما گِردِ چه می‌گردد؟ گِردِ شما که هشیاری هستید، گِردِ شما که نامیرا هستید، می‌گردد. و ما از این چهار تا نیستیم. اما ما در ذهن فکر می‌کنیم، هشیاری را نمی‌شناسیم، فقط فُرم را می‌شناسیم. برای اینکه هشیاریِ جسمی داریم. بنابراین، من جسم را، هیجان را، باور را، خشم و رنجش را که از جنس فُرم هستند، می‌شناسم. بعضی از مواقع، مرده‌گی، زنده‌گی را هم تشخیص می‌دهم. گاهی زنده‌تر هستم و نشاطِ غیر جسمی را در خود حس می‌کنم. ولو در ذهن، متوجه می‌شوم که از جنسِ هیچیک از اینها نیستم اما تغذیه‌شان می‌کنم. اینها، این چهار بُعد، از من تغذیه می‌گیرند. اما اگر در ذهن به این ابعاد بچسبم، نمی‌توانم آنها را درست تغذیه کنم.
گفته شد: به این ابعاد، انرژیِ مسموم تزریق نکنید. چاره‌اش این است که از آنها جدا شوید. ولی چون به این چهار بُعد چسبیده‌اید، اینکار را نمی‌کنید.  بُعدِ هیجان را در نظر بگیرید، چقدر ما به رنجش‌ها و کدروت‌ها و دردهایِ‌مان چسبیده‌ایم؟ چقدر به باورهایِ‌مان چسبیده‌ایم؟ بنابراین، جامد شده و نمی‌رقصیم. ما موقعی می‌رقصیم که فُرم‌ها اطراف ما برقصند. هر موقع وضعیت‌ها بوجود بیایند و چیزی کم و زیاد شود، آرامش خود را از دست ندهید، در فضایی که در درون باز کرده‌اید، در حالِ رقصیدن هستید.


#پرویز_شهبازی
📢 #برنامه_شماره_490_گنج_حضور


  • مولانا (رومی)
۲۷
بهمن

عقل گوید پا منه کاندر فنا جز خار نیست
عشق گوید عقل را کاندر توست آن خارها
عشق فضایِ یکتایی و هشیاریِ حضور، فضایِ آگاه و با خبری است که روی خود قائم است. عقل می‌گوید: آیا من باید همة این چیزهایی که به آنها چسبیده‌ام و این «من»ی که دارم را باید رها کنم؟ فانی و هیچ شوم؟ گل را رها کنم و به خار بچسبم؟ عشق پاسخ میدهد: این خارها را خودت بوجود آورده‌ای. «زهر گرفتی در دهان».
هرکاری که این منِ ذهنی می‌کند، با درد همراه است. وقتی موازی با زندگی نیستیم، تسلیم نیستیم، هر فکر و عمل‌مان، درد بوجود خواهد آورد، برای همین است که اینهمه درد داریم. اینهمه رنجش داریم. شما یک نفر چهل ساله را نشان دهید که در ذهن‌اش، باشد ولی رنجش و کدورت و دشمن نداشته باشد، راحت و در آرامش باشد، یک نفر را نشان بدهید. نیست! مگر اینکه تظاهر کند. برای اینکه یکی از آبرومندی‌های منِ ذهنی تظاهر به این است که: حالم خوب است. هیچ اشکالی نیست، همه چیز خوب است، روابطم با همسر و بچه‌ام عالی است، شغل و حرفه‌ام عالی، روابطم با مردم عالی است، بدنم سالم، ورزشکارم، و .... . در خانه خون گریه می‌کنیم و در بیرون می‌خندیم. باور می‌کنید؟ نه این‌طور نیست. برای اینکه وقتی به زندگی وصل نیستیم، تسلیم نیستیم و خِرَدِ زندگی، در زندگی ما جاری نمی‌شود، هر بادامی که می‌کاریم، بی حاصل است و درد بوجود می‌آورد. هر چه جلوتر می‌رویم، بیشتر در کلاف سردرگمِ ذهنِ من دار، پیچیده و گم و گیج‌تر می‌شویم و دردمان بیشتر می‌شود. به تظاهر بعضی‌ها نگاه نکنید.

#پرویز_شهبازی
📢 #برنامه_شماره_489_گنج_حضور

  • مولانا (رومی)
۲۱
بهمن

هر هوا و ذره‌ای خود مَنظَریست
ناگشاده کی گُوَد کانجا دریست؟
در هر اتفاق، در هر جایگاهی که الان ایستاده‌اید و منظَرتان است، هر هوا و ذره‌ای برای شما دریچه و دری است به سوی زندگی. در هر وضعیتی که الان هستید، در هم همانجاست. اگر این در گشوده نشود، چه کسی می‌داند، (کی گُوَد یعنی چه کسی می‌‌گوید) آنجا دری است. بارها برای شما گفتیم: این در، با سکوت و با تسلیم کامل گشوده می‌شود. هر وضعیتی را که به طور کامل بپذیرید، یک در آنجاست و امکان دارد که از آن پذیرش و از آن دریچه، شما وارد زندگی شوید. گفتیم: که در ستون نور مثل ذره‌ها می‌رقصیم اما اگر به دلیل توجه به خود، نور را گم کردیم، باید چشم‌هایمان ‌را باز کنیم، باز هم در درون نور هستیم، تا در باز شود.

#پرویز_شهبازی
📢 #برنامه_شماره_488_گنج_حضور

  • مولانا (رومی)
۱۵
بهمن

قسمتی از بُعد جسمی ما، بُعد مالی ماست. به این صورت نیست که کسی بگوید من به حضور زنده‌ام، ولی مفلسم. کارم در امور مالی پیش نمی‌رود. هر کس کارش در امور مالی پیش نمی‌رود، بداند من ذهنی دارد. من ذهنی است که نمی‌گذارد امور مالی پیشرفت کند. اگر شما با رئیس‌ و همکارتان دعوا دارید، یا عباراتی مثل: اداره‌ای که کار می‌کنم به درد نمی‌خورد، همکارم حسود است، در مسیر زندگی‌ام همه مانع ایجاد می‌کنند، همه ظالم و بر ضد من هستند، و ... را به زبان می‌آورید، پس، من ذهنی دارید. ایراد در شماست. شما در علت و بحران هستید. وقتی خرد از اعماق وجود کسی بجوشد و بروز کند و بی«من» کار کند، برکت زندگی، بُعد فیزیکی و مادی و مالی او را سیراب می‌کند، مردم هم به او حمله نمی‌کنند. من نمی‌گویم که همۀ مردم دوستش دارند، نه. ولی این شخص، مثل آب روان راهش را پیدا می‌کند و می‌رود. ولی وقتی ستیزه می‌کنیم مردم هم جلوی ما می‌ایستند. انرژی من ذهنی و من‌های ‌ذهنی، جلو می‌روند، زیرا، جوان بیست، بیست و پنج ساله هستیم ‌و کار تجارت را با شور و شوق و سعی زیاد شروع کرده و این طرف و آن طرف می‌دویم و کارها را بسط و گسترش داده و جلو می‌بریم اما هر چه کار را بیشتر جلو می‌بریم به موازات آن، انرژی مخالفی را هم ایجاد می‌کنیم که جلوی ما می‌ایستد، در نقطه‌ای کاملاً ما را متوقف می‌کند. من ذهنی این طور عمل می‌کند.

#پرویز_شهبازی
📢 #برنامه_شماره_488_گنج_حضور

@ganjehozourchannel

  • مولانا (رومی)
۰۷
دی


  • مولانا (رومی)