شرح غزل "ای رستخیز ناگهان وی رحمت بی منتها" از دیوان شمس
ای رستخیز ناگهان وی رحمت بی منتها *** ای آتشی افروخته در بیشه اندیشها
شرح غزل "ای رستخیز ناگهان وی رحمت بی منتها" از دیوان شمس
ای رستخیز ناگهان وی رحمت بی منتها *** ای آتشی افروخته در بیشه اندیشها
تفسیر غزل: سال ها دل طلب جام جم از ما میکرد |
||
1 سـالها دل طـلب از جام جم از ما می کرد و آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد
2 گـوهری کز صدف کون ومکان بیرون است طـلـب از گمشدگان لب دریا می کرد
3 مشـکل خـویـش بر پیر مغان بردم دوش کــو به تأییـد نظر حل معما میکرد
4 دیـدمـش خرم وخندان قدح باده بدست وندر آن آیینه صد گونه تماشا می کرد
5گفتم این جام جهان بین به تو کی داد حکیم گفـت آنروز که این گنبد مینا می کرد
6 بـیـدلی در هـمه احوال خدا با او بود او نمـیدیدش و از دور خدایا می کرد
7 ایـنهـمه شـعـبده عقل که میکرد اینجا سـامری پیـش عصا و ید بیضا می کرد
8 گـفت آن یـار کـزو گـشت سردار بلند جرمش این بود که اسرار هویدا می کرد
9 فـیـض روح الـقـدس ار باز مددفرماید دیگران هم بکنند آنچه مسیحا می کرد
10 گـفـتمش سلسله زلف بتان از پی چیست گفت حافظ گله یی از دل شیدا میکرد
معنی لغات (137)
دل: قلب، فؤاد مرکز عواطف و...(در ادامه مطلب بخوانید)
آغازگر درس امروز ما،غزلی ازدیوان شمس ، با مطلع ( بیایید، بیایید ، که گلزار دمیده است ) بود که بسیار متناسب بامحتوای ابیات(1992-2029) دفتر چهارم مثنوی انتخاب شده بود. تعمق درمعنای این ابیات برای رهروان راه معنویت بسیار آموزنده است...
برای دانلود فایل صوتی جلسه 94/8/11 از لینک های زیر استفاده کنید:
برای دانلود فایل صوتی منظره اکهارت توله و وین دایر از لینک های زیر استفاده کنید:
دانلود قسمت دوم - 20.26 مگابایت
دانلود قسمت سوم - 20.26 مگابایت
درس امروزما، تفسیر ابیات (1801-1739) حکایتی ازدفترچهارم مثنوی، با این مضمون بود که مسافری در بازگشت از سفرش از عراق، ادعای دریافت هدایای بسیاری ازامیر به سبب حمد وستایش وی داشت . لکن دوستانش ، قول او راباور نمیکردند....
برای دانلود فایل صوتی جلسه 94/8/4 از لینک های زیر استفاده کنید:
مولانا درقالب حکایات متنوع و امثالی زیبا ما را با کیفیت های گوناگونمان آشنا میکند ودعوتمان می نماید با هشیاری وآگاهی از فضای وجود خود مراقبت کنیم.
درس امروز ما ازبیت 1695 دفتر چهارم مثنوی ( زجر مدعی از دعوی.....) مقدمه ی جالبی بود برای پایان دادن به حکایت آن غلام که جیره اش کم شد...