گنج حضور اصفهان

دریچه ای رو به هم اکنون

گنج حضور اصفهان

دریچه ای رو به هم اکنون

گنج حضور اصفهان

فرازی از سخنان استاد شهبازی3

سه شنبه, ۲۷ بهمن ۱۳۹۴، ۰۶:۵۹ ب.ظ

عقل گوید پا منه کاندر فنا جز خار نیست
عشق گوید عقل را کاندر توست آن خارها
عشق فضایِ یکتایی و هشیاریِ حضور، فضایِ آگاه و با خبری است که روی خود قائم است. عقل می‌گوید: آیا من باید همة این چیزهایی که به آنها چسبیده‌ام و این «من»ی که دارم را باید رها کنم؟ فانی و هیچ شوم؟ گل را رها کنم و به خار بچسبم؟ عشق پاسخ میدهد: این خارها را خودت بوجود آورده‌ای. «زهر گرفتی در دهان».
هرکاری که این منِ ذهنی می‌کند، با درد همراه است. وقتی موازی با زندگی نیستیم، تسلیم نیستیم، هر فکر و عمل‌مان، درد بوجود خواهد آورد، برای همین است که اینهمه درد داریم. اینهمه رنجش داریم. شما یک نفر چهل ساله را نشان دهید که در ذهن‌اش، باشد ولی رنجش و کدورت و دشمن نداشته باشد، راحت و در آرامش باشد، یک نفر را نشان بدهید. نیست! مگر اینکه تظاهر کند. برای اینکه یکی از آبرومندی‌های منِ ذهنی تظاهر به این است که: حالم خوب است. هیچ اشکالی نیست، همه چیز خوب است، روابطم با همسر و بچه‌ام عالی است، شغل و حرفه‌ام عالی، روابطم با مردم عالی است، بدنم سالم، ورزشکارم، و .... . در خانه خون گریه می‌کنیم و در بیرون می‌خندیم. باور می‌کنید؟ نه این‌طور نیست. برای اینکه وقتی به زندگی وصل نیستیم، تسلیم نیستیم و خِرَدِ زندگی، در زندگی ما جاری نمی‌شود، هر بادامی که می‌کاریم، بی حاصل است و درد بوجود می‌آورد. هر چه جلوتر می‌رویم، بیشتر در کلاف سردرگمِ ذهنِ من دار، پیچیده و گم و گیج‌تر می‌شویم و دردمان بیشتر می‌شود. به تظاهر بعضی‌ها نگاه نکنید.

#پرویز_شهبازی
📢 #برنامه_شماره_489_گنج_حضور

  • مولانا (رومی)

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی